گروه محصولات

کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library)

کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library)

 

کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library)

کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library)رمانی ست جذاب به قلم مت هیگ (Matt Haig) است که توانسته است به لیست بهترین کتاب های ۲۰۲۰ گودریدز از نگاه کاربران را یابد. همچنین این کتاب توانست عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و یکی از ده کتاب برتر سال ایندیپندنت لندن و بهترین کتاب علمی - تخیلی و فانتزی به انتخاب ویراستاران سایت آمازون را از آن خود کرده است. مت هیگ در این کتاب به روایت داستان زندگی دختری به نام نورا می‌پردازد که بعد از گذر دورانی پرتنش و مملو از پشیمانی، وارد کتابخانه‌ای جادویی می‌شود و نگاهش به تمام مسائل زندگی تغییر می‌کند.

این کتاب شما را به این فکر می‌اندازد که اگر زندگی دیگری را تجربه می‌کردید چه روزگاری داشتید. همه‌ی ما در برهه‌ای از زندگی با هجوم «اگر»ها مواجه شده‌ایم. اگر در بزنگاه‌ها انتخاب‌های دیگری داشتیم، اگر زندگی دیگری داشتیم، اگر اتفاقات شکل دیگری رقم می‌خوردند و اگر و اگر و اگر... کتاب کتابخانه نیمه شب اثری در مورد تحقق همین اگرهاست.

تا به حال به این فکر کرده‌اید که یک انتخاب می‌تواند سرنوشت شما را به کلی تغییر دهد؟ یا اگر این فرصت را داشتید تا دوباره به گذشته‌ی خود سفر کنید، دست به چه انتخاب‌هایی می‌زدید؟ بیشتر ما در زندگی پا روی رویاهایمان گذاشته‌ایم و حسرت انجام دادن کارهای زیادی را داریم. حقیقت این است که ما هرگز قادر نیستیم تمام نسخه‌های موردعلاقه‌مان از زندگی را تجربه کنیم؛ هیچ‌وقت هم نمی‌توانیم تمام مهارت‌های مورد علاقه‌مان را یاد بگیریم، اما می‌توانیم با خواندن کتاب کتابخانه نیمه شب (The Midnight Library) به قلم مت هیگ (Matt Haig)، این تجربه‌ی لذت‌بخش را در زندگی به دست آوریم.

برای خرید نسخه زبان اصلی کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library)کلیک کنید.

مت هیگ (Matt Haig)

مت هیگ( Matt Haig) در 3 ژوئیه 1975 در شفیلد چشم به جهان گشود. هیگ نوسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی دانش آموخته رشته‌های زبان انگلیسی و تاریخی از دانشگاه هال است. این نویسنده کتاب‌های داستانی و غیر داستانی را برای کودکان و بزرگسالان نوشته است؛ اکث این کتاب‌ها در قالب داستانی حسی است. در آثارش به موضوع افسردگی توجه ویژه‌ای دارد. کتاب کتابخانه نیمه شبو دلایلی برای زنده ماندن از اثار شناخته شده‌ی او هستند.

بخشی از کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library)

در کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library) میخوانید :

نورا سید نوزده سال قبل از اینکه تصمیم به مردن بگیرد، در گرمای کتابخانه‌ی کوچک در مدرسه هیزلدین در شهر بِدفور پشت یک میز کوتاه، خیره به صفحه‌ی شطرنج نشسته بود.

کتابدار، خانم اِلم، درحالی‌که چشمانش برقی زد، گفت: «نورای عزیز، طبیعی است که نگران آینده‌ات باشی.» خانم اِلم اولین حرکتش را انجام داد. یک مهره‌ی اسب از بالای ردیف مرتب سربازهای سفیدرنگ پرید. «البته، نگران امتحان‌ها هستی. اما تو می‌توانی هر چیزی که دلت می‌خواهد شوی نورا. به تمام احتمالات فکرکن. هیجان‌انگیز است.» «آره، به نظرم همین‌طور است.» «یک زندگی کامل پیش روی توست.» «یک زندگی کامل.» «می‌توانی هر کاری انجام دهی، هر جایی زندگی کنی. جایی که مثل اینجا سرد و مرطوب نباشد.»

 نورا یک سرباز را دو خانه جلو برد.

مقایسه نکردن خانم اِلم با مادرش سخت بود، مادری که با نورا مثل اشتباهی که نیاز به اصلاح دارد، رفتار می‌کرد. برای مثال وقتی نورا کودک بود، مادرش خیلی نگران بود که گوش چپ نورا بیشتر از گوش راست او بیرون زده و برای حل این مشکل از نوار چسب استفاده می‌کرد، و آن را زیر یک کلاه نوزادی پشمی پنهان می‌کرد.

خانم اِلم برای تأکید افزود، «من از سرما و رطوبت متنفرم.»

 خانم اِلم موهای خاکستری کوتاه و صورت بیضی شکل مهربان و ملایم و کمی چروکیده داشت که روی یقه‌ اسکی سبز لاک‌پشتیِ کم‌رنگش نشسته بود. او کمابیش پیر بود. اما همچنان بیشتر از کل مدرسه در مدار فکری نورا قرار داشت، و حتی در روزهایی که بارانی نبود نورا زمان استراحت عصرگاهی خود را در کتابخانه‌ی کوچک می‌گذراند.

برای خرید نسخه زبان اصلی کتاب کتابخانه نیمه شب (The midnight library)کلیک کنید.

ثبت نظر