گروه محصولات

the girl on the train

the girl on the train

رمان The Girl on The Train ( دختری در قطار)

رمان The Girl on The Train به قلم پائولا هاوکینز نویسنده‌ی بریتانیایی نخستین بار در سال 2015 منتشر شده است. این رمان دلهره آور پس از انتشار در صدر رمان‌های پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت و توانست رکورد هری پاتر را در فروش بزند همچنین این کتاب فوق العاده برنده جواز دیگری همچون Audie   است.

برای خرید رمان The Girl on The Train ( دختری در قطار) با تخفیف ویژه از سایت سورچی کلیک کنید.

درباره‌ی کتاب The Girl on The Train

رمانThe Girl on The Train  یکی از معدود آثاری است که در عین بیان روایت جذاب و پر فراز و نشیب، دارای شخصیت پردازی دقیق و هوشمندانه نیز است پس میتوان این رمان پرفروش در دسته‌بندی دو ژانر دلهره‌آور و روانشناسی  قرار داد.

این کتاب داستان زنی به نام راشل را بیان می‌کند که در طول زندگی‌‍‌‌اش  با شکست‌های مختلفی مواجه شده است؛ همسر سابقش ،تام، او را به‌خاطر زنی دیگر ترک کرده است پس از آن راشل به‌ احساستی منفی مثل زیبا و فرینده نبودن و کافی نبودن به الکل و رویا پناه می‌برد. راشل هر روز با قطار به لندن می‌رود در این بین متوجه زوج ظاهرا شادی می‌شود و همین بهانه‌ای بود برای او که دست به خیال بافی و رویا پردازی و حسادت بزند. در همین بین روزنامه‌ها خبر گم شدن زنی به نام مگان ، معشوقه تام،  را منتشر کرده است ! آیا راشل در این ماجرا دست دارد؟ سرنوشت مگان چه ارتباطاتی با جدایی تام و راشل دارد؟ نقش راشل در این ماجرا چست؟

برای خرید رمان The Girl on The Train ( دختری در قطار) با تخفیف ویژه از سایت سورچی کلیک کنید.

این رمان بینظیر از یادداشت‌های پراکنده‌ای تشکل شده است که هر یک تاریخ و نویسنده‌ی جداگانه خود را دارند، به بیانی ساده تر میتوان گفت که این کتاب مانند کتاب کلکسیونر دارای چند راوی است و به جای یک راوی کارتکتر‌های رمان هر کدام روایت را از دیدگاه خود بیان میکنند که این تعداد راوی ساختار معمایی به کتاب می‌بخشد و خواننده را به کشف راز نهایی کتاب مشتاق میکند.

در کلام اخر رمان The Girl on The Train رمانی مملو از خون و جنون، عشق و خیانت است. هاوکینز در این کتاب هم به روایت کردن رواتی پرتنش می‌پردازد هم طرز ماهرانه‌ای به جنبه‌های تاریک شخصیت‌های این داستان می‌پردازد؛ شخصیت‌های داستان The Girl on The Train درست ماننده اشخاصی هستند که ما در طی روز با آن‌ها نلاقات می‌کنیم.، مردان و زنانی که اسیر ناملایمتی زندگی، خیانت‌ها و دروغ دیگران و حفره‌های اخلاقی خود هستند و در فراز و نشیب زندگی برای رهایی از سختی و ناملایمتی‌ها درست به اعمالی میزننده که موفقیت‌های آن‌ها را چنیدن هزار قدم از آن‌ها دور تر میکند.  به صورت کلی این کتاب به شرح وضعیت پیچیده‌ی و دشوار انسان در جامعه مدرن می‌پردازد.

the girl on the train پائولا هاوکینز

 درباره‌ی پائولا هاوکینز

پائولا هاکینز (Paula Hawkins) در 26 اوت 1972 در کشور زیمبائه در شهر هراره به دنیا آمد. این نویسنده‌ی بریتانیایی به خاطر رمان پرفروش The Girl on The Train به شهرت رسید.  این نویسنده در شهر زادگاهش بزرگ شد و در سن 17 سالگی به لندن رفت و پس از آن در دانشگاه اکسفورد لندن فلسفه، سیاست و اقتصاد خواند. وی به عنوان روزنگار و گزارشگر مالی در نشریه تایمز کار کردو همچنین در تعدادی از موسسات انتشاراتی کار کرد و کتابی از توصیه‌های مالی برای زنان به نام اله‌ی پول نوشت.

افتخارات رمان The Girl on The Train

قرار گرفتن در صدر فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های داستان نیویورک تایمز

کتاب سال ایالات متحده

رتبه‌ی نخست فروش در لیست کتاب‌های دارای جلد سخت

برنده‌ی جایزه‌ی Audie

نامزد جایزه‌ی کتاب بین‌الملل

کتاب منتخب گودریدز در بخش معمایی

نامزد جایزه Waterstones

نکوداشت‌های رمان The Girl on The Train

اولین تریلر نویسنده، که به طرز فوق‌العاده هوشمندانه‌ای نوشته شده است. (The Washington Post)

یادآور آثار سینمایی آلفرد هیچکاک است. (Terry Hayes)

 اثری که پس از خواندنش دلتان می‌خواهد به همه معرفی‌اش کنید. (Laura Kasischke)

یک تریلر کم‌نظیر! (People Style Watch)

در بخشی از کتاب The Girl on The Train

بازگشت به ساعت 8:04 سبب آسودگی خاطرم می‌شود. نه برای اینکه من منتطرم تا به لندن برسم و هفته‌ام را شروع کنم، من مخصوصا نمی‌خواهم که اصلا در لندن باشم. بلکه فقط می‌خواهم دوباره به صندلی نرم و مخملی تکیه دهم و گرمای خورشید که از شیشه می‌تابد، تکان‌های واگن از عقب به جلو و از جلو به عقب و همینطور ریتم موزون چرخ‌ها روی ریل را احساس کنم. من اینجا بودن و تماشای خانه‌های کنار راه را تقریبا به بودن در هر جای دیگر ترجیح می‌دهم.

در نیمه راه‌ سفرم در این مسیر همیشه اشکالی‌ پیش می‌آید. به گمانم چیزی خراب می‌شود چون تقریبا همیشه چراغ قرمز می‌شود. بیشتر روزها آن‌جا می‌ایستیم، بعضی روزها برای چند ثانیه و بعضی روزها هم چند دقیقه یا بیشتر. اگر در واگن D بنشینم که بیش‌تر وقت‌ها می‌نشینم و اگر قطار با این‌ علامت قرمز متوقف شود که تقریبا همیشه این‌ اتفاق‌ می‌افتد، ‌آنگاه‌ من‌ چشم اندازی عالی‌ از خانه مورد علاقه‌ام در کنار مسیر دارم - خانه شماره پانزده.

خانه شماره پانزده مانند بیش‌تر خانه‌هایی‌ست که در امتداد این مسیر قرار دارند. نیمه ویکتوریایی، دو طبقه، رو به یک باغ باریک و زیبا که حدود بیست پا تا دیوار باغ امتداد دارد و بعد از دیوار باغ چند متر تا مسیر راه آهن، زمینی است که به کسی تعلق ندارد. من این خانه را از برم. هر آجرش را می‌شناسم، رنگ پرده‌های اتاق خواب طبقه بالا را می‌دانم (بژ با طرح آبی تیره) و نیز می‌دانم که رنگ قاب پنجره حمام بالا پریده و چهار کاشی از سمت راست سقفش افتاده است.

 برای خرید کتاب زبان در با تخفیف ویژه کلیک کنید.

ثبت نظر