کتاب The stranger
کتاب غریبه اولین رمان معمایی آلبر کامو نویسنده فرانسوی است که در
سال1942 به زبان فرانسوی با نام L’Étranger منتشر شد. سپس این رمان با عنوان The
Outsider در انگلستان و با عنوان The
Stranger در ایالات متحده توسط متیو وارد به انگلیسی ترجمه شد.
در این کتاب کامو شرایط بیگانگی بی پروا و فرسودگی معنوی را که مشخصه
بسیاری از زندگی قرن بیستم بود را توصیف می کند.
کامو از طریق داستان The Stranger زندگی مردی
معمولی که ناخواسته، قتلی بیمعنا در سواحل الجزایر مرتکب میشود را مورد بررسی
قرار می دهد.
کتاب غریبه یکی از شاهکارهای آلبر کامو است که متنی کاملا مدرن دارد و
ترجمه متیو وارد خوانندگان را قادر میسازد درک کنند که چرا راوی ضدقهرمان و
دروغگوی این داستان یعنی کامو، یکی از بیانهای کلیدی ناخوشی غربی پس از جنگ و یکی
از باهوشترین بیانگرهای ادبیات مبهم است.
داستان کتاب غریبه
شخصیت اصلی The Stranger مورسو فرانسوی
است که در الجزیره زندگی می کند (یک فرانوسی از آفریقای شمالی). این رمان به خاطر
سطرهای اولش معروف است: «مادر امروز درگذشت. یا شاید دیروز بود، نمیدانم.» این
کتاب به طور مختصر و درخشان ناهنجاری های زندگی مورسو را به تصویر می کشد. پس از این
مقدمه، خواننده مورسو را از طریق روایت اول شخص رمان به مارنگو دنبال میکند، جایی
که او در محل مرگ مادرش شب زنده داری می کند. با وجود ابراز غم و اندوه در اطراف
او در هنگام تشییع جنازه مادرش، مورسو هیچ نشانه ای از ناراحتی ظاهری نشان نمی دهد.
این ویژگی در تمام روابط مورسو اعم از منطقی و رمانتیک وجود دارد.
ریموند دوست ناباب مورسو، در نهایت به دلیل تعرض به معشوقهاش دستگیر میشود
و از مورسو میخواهد که ضمانت او را بکند. مورسو بدون فکر با خواسته او موافقت می
کند. ریموند به زودی با گروهی از مردان از جمله برادر معشوقه اش روبرو می شود.
برادری که به او “عرب” می گویند، پس از اینکه ریموند به طور مکرر به برادر معشوقه
اش حمله می کند، او ریموند را با چاقو می زند. مورسو به این درگیری وارد می شود و
به عرب شلیک میکند البته نه برای انتقامT مورسو میگوید:
چون درخشش آزاردهنده چاقوی عرب در مقابل نور آفتاب چشم او را اذیت میکند، او خوب
نمی بیند و به عرب شلیک می کند. این قتل همان چیزی است که دو قسمت داستان را از هم
جدا می کند.
0 نظر