رمان انگلیسی بلندی های بادگیر - Wuthering Heights
خواندن رمانهای انگلیسی به زبان آموزان
سطح اینترمدیت به بالا توصیه میشود. این امر به تقویت مهارت reading، یادگیری لغات و اصطلاحات، آشنایی با گرامرهای
پیچیده در متن و آگاهی در مورد فرهنگ و ادبیات کشورهای انگلیسی زبان کمک میکند.
خلاصه داستان
بلندی های بادگیر روایت عشق است و انتقام،
با شخصیت هایی که آمیزه لطافت و خشونت اند، مهر و کین، امید و بیم،... در مکانی که
آن هم آمیزه ای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، تابستان طراوت بخش و زمستان
اندوه بار. آیا خفته های این خاکِ آرام خواب زده هایی بی قرارند؟
داستان بلندی های بادگیر از ورود مستاجری
به نام لاک وود به زمین های یک شخصی با شخصیت مرموزی به نام هیت کلیف شروع میشود.
این مستاجر از یک راز بزرگ و البته پنهانی پرده برمیدارد. لاک وود داستان، بسیار زیبا
و ساکت است. در ابتدا، او به سراغ این صاحبخانه مرموز میرود. هیت کلیف صاحبخانه، از
او استقبال نمیکند؛ تا جایی که نزدیک بود مستاجر داستان، به واسطه سگ های صاحبخانه
تکه تکه شود.
از ظاهر قضیه این گونه برمی آید که شخص
صاحبخانه علاقه به ارتباط با افراد نداشته و حتی این مستاجر را نیز به زور تحمل میکند.
تا جایی که وقتی مستاجر لاک وود به دنبال یک وقت ملاقات دوم بود، هیت کلیف علاقه به
این ملاقات نیز از خود نشان نمی دهد. اما لاک وود مغرور، خود به منزل صاحبخانه رفته
و حاصل این ملاقات غیر منتظره، چیزی جز دردسر برای اوبه همراه نخواهد داشت.
توضیحات کتاب Wuthering Heights
رمان بلندی های بادگیر با نام اصلی Wuthering Heights؛
اولین و آخرین رمان امیلی برونته است. او خواهر وسطی میان دو خواهر نویسنده دیگر
به نام های شارلوت و ان است. خواهران برونته جزء مشهور ترین نویسندگان کلاسیک
جهان به شمار میروند. بلندی های بادگیر سال 1847 چاپ شد و در این سال خیلی
طرفدار نداشت. همچنین سال بعد خانم برونته به خاطر بیماری سل، فوت کردند.
کتاب بلندی های بادگیر
داستان و یا هر رمانی که خود میخوانیم
و یا به واسطه شخصی میشنویم، در میان روایت داستانی؛ پر شده از داستانهای کوتاه
و بلند دیگر. ما در کنار قهرمان یا ضد قهرمان داستان، قدم به جلو میگذاریم و حرکت
میکنیم، گاهی برخی از کارهای آنان را خوب دانسته و گاهی بد. همچنین به سرزنش یا
قضاوت اعمال شخصیت های داستان می پردازیم.
در این بین، برخی از کتابها؛ ما را
در مرز خوبی و بدی به چالش بزرگ دعوت میکنند. رمان بلندی های بادگیر امیلی
برونته، از جمله کتاب هایی است که در طی چندین سال از زمان تالیف، هنوز هم برای
مخاطب جذاب و خواندنی است. در این کتاب ما به سراغ قهرمان داستان رفته و به سخنان
او با دل و جان گوش میدهیم.
مستاجر سمجی با نام لاک وود که به
دنبال دردسر می گشت
داستان بلندی های بادگیر از ورود
مستاجری به نام لاک وود به زمین های یک شخصی با شخصیت مرموزی به نام هیت کلیف
شروع میشود. این مستاجر از یک راز بزرگ و البته پنهانی پرده برمیدارد. لاک وود
داستان، بسیار زیبا و ساکت است. در ابتدا، او به سراغ این صاحبخانه مرموز میرود.
هیت کلیف صاحبخانه، از او استقبال نمیکند؛ تا جایی که نزدیک بود مستاجر داستان،
به واسطه سگ های صاحبخانه تکه تکه شود.
از ظاهر قضیه این گونه برمی آید که
شخص صاحبخانه علاقه به ارتباط با افراد نداشته و حتی این مستاجر را نیز به زور
تحمل میکند. تا جایی که وقتی مستاجر لاک وود به دنبال یک وقت ملاقات دوم بود، هیت
کلیف علاقه به این ملاقات نیز از خود نشان نمی دهد. اما لاک وود مغرور، خود به
منزل صاحبخانه رفته و حاصل این ملاقات غیر منتظره، چیزی جز دردسر برای اوبه همراه
نخواهد داشت.
0 نظر